یکی از آداب پسندیده در ازدواج اسلامی، مشورت و تبادل افکار پدر با دختر است که آگاهانه همسر ایدهآل خود را برگزیند.
پیامبر اسلام(ص) این اصل تربیتی، روانی را به دقت رعایت میکرد و به امت اسلامی سفارش میفرمود، تا از ظلم و ستم دوران جاهلیت دوری گزینند، و پدران و مادران بدون مشورت و رضایت دختران در امر ازدواج اقدامی نکنند.
چنانکه پیامبر نسبت به ازدواج دخترش با او مشورت کرد و فرمود: «دخترم فاطمه! پسر عمویت علی(ع) از تو خواستگاری نموده است. پاسخ تو چیست؟»
فاطمه(س) به پدر احترام کرد و فرمود: «نظر شما چه میباشد؟»
پیامبر(ص) فرمود: «اَذِنَ اللهُ فِیهِ مِنَ السَّماءِ؛ خدا از آسمان اجازت فرمود.»
فاطمه(س) (در حالی که تبسم بر لب داشت) پاسخ داد:
رَضیتُ بِما رَضِیَ اللهُ لی وَ رَسُولُه.[1]
خشنودم به آنچه که خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند.
و در روایتی دیگر آمده است که فرمود:
رَضیتُ بِاللهِ رَبّاً وَ بِکَ یا أَبَتاهُ نَبِیّاً وَ بِاِبْنِ عَمّی بَعْلاً وَ وَلِیّاً.
خشنودم که خدا پروردگار من است و تو ای پدر، پیامبر من و پسر عمویم (علی(ع))، شوهر و امام من است.[2]
یکی دیگر از آداب پسندیده و مسألهی قابل توجه در ازدواج، احترام متقابل فرزندان به افکار و آراء پدر و مادر است.
دختران و پسران باید بدانند که مربیان دلسوزشان آرزوی سعادت و تکامل و بهروزی آنها را دارند و در امر ازدواج نباید نظریات پدر و مادر را نادیده انگارند.
آنگاه که پیامبر اسلام(ص) برای دخترش ارزش و اعتبار قائل شد و در ازدواج با علی(ع) با او به مشورت نشست، حضرت زهرا(س) نیز به پدر احترام کرد و رأی و نظریهی پدر را محترم شمرد و فرمود:
قالَت فاطمه(س): یا رَسُولَ اللهِ اَنْتَ اَوْلی بِما تَرَی.
ای رسول خدا! تو از من سزاوارتری (که اظهار نظر کنی)).[۳]
در امر مقدس ازدواج که پایهی تربیت انسانهای کامل است، نباید به ارزشهای دروغین و آداب و رسوم ناروا و ناپسند توجه نمود بلکه سلامت جسم و جان و دین دختر و پسر را باید اساس پذیرش قرار داد.
بزرگان قبائل و سرمایهدارانی با باورهای زشت مادی و جاهلی، از دختر پیامبر(ص) خواستگاری نمودند، ولی جواب منفی شنیدند.
پیامبر و فاطمه(س) در شرایطی به ازدواج امام علی(ع) پاسخ مثبت دادند که نه سرمایهای داشت و نه باغ و زمین و اموالی فراهم آورده بود.
در این ازدواج مقدس، توجه فاطمه(س) به ارزشهای معنوی و سلامت و عصمت همسر آیندهاش بود.
وقتی صبح عروسی پیامبر(ص) پرسید: «کَیْفَ رَأَیْتِ زَوْجَکِ؟؛ دخترم! شوهرت را چگونه دیدی؟» پاسخ داد:
حدیث 10
قالَتْ: یا اَبَةَ خَیْرُ زَوْجٍ.[۴]
ای پدر! بهترین شوهر دیدم.
بسیاری با ارزشهای مادّی و جاهلی به ازدواج و شوهر آینده مینگرند، و به سرزنش این و آن میپردازند. ارزشهای انسانی و اسلامی همسران خود ساخته را چیزی نمیشمارند، و با کنایه و اشاره به سرزنش روی میآورند.
حضرت زهرا(س) از این گرایش جاهلی نزد پیامبر(ص) شکایت میکند:
قالَت فاطمه(س): یا رَسُول اللهِ(ص)! دَخَلَ عَلَیَّ نِساءٌ مِنْ قُرَیشٍ وَ قُلْنَ لی زَوَّجَکِ رَسُولُ اللهِ(ص) مِنْ فَقِیرٍ لامالَ لَهُ.[۵]
ای رسول خدا! زنانی از قریش به منزل من وارد شدند (و سرزنش آغاز کردند) و گفتند: پیامبر، تو را همسر کسی قرار داد که فقیر است و سرمایهای ندارد.
شب ازدواج و آغاز لحظههای شروع یک زندگی نوین برای هر زن و مردی شیرین و خاطرهانگیز است.
بسیاری این لحظههای شیرین را به انواع گناه میآلایند و فکر میکنند، هرگونه زشتی و پلیدی میتواند مجاز باشد.
باید دید که کاملترین الگوی بانوان جهان، حضرت فاطمه(س) در شب عروسی چه حالاتی دارد؟ و زندگی مشترك با همسرش را چگونه شروع مینماید؟
امام علی(ع) شب عروسی، فاطمهی زهرا را نگران و گریان دید. پرسید: «چرا ناراحتی؟»
حضرت فاطمه(س) پاسخ داد:
قالَتْ: تَفَکَّرْتُ فی حالِی وَ اَمْری عِنْدَ ذَهابِ عُمْری وَ نُزُولی فی قَبْری فَشَبَّهْتُ دُخُولی فی فِراشی بِمَنْزِلی کَدُخُولی اِلی لَحَدی وَ قَبْری فَأَنْشِدُکَ اللهَ إِنْ قُمْتَ اِلی الصَّلاةِ فَنَعْبُدُاللهَ تَعالی هذِهِ اللَّیْلَةَ.[۶]
فرمود: پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم. به یاد پایان عمر و قبر خویش افتادم که امروز از خانهی پدر به خانهی شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت پس تو را به خدا سوگند میدهم که: بیا تا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم.
[۱]. کتاب مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 344.
[۲]. بحار، ج 43، ص 149.
[۳]. تفسیر علی بن ابراهیم و بحارالانوار، ج 43، ص 99.
[۴]. ریاحین الشّریعه، ج 1، ص 101 و بحارالانوار، ج 43، ص 133.
[۵]. ارشاد، شیخ مفید، ص 23.
[۶]. ارشاد، شیخ مفید، ج1، ص 270.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد دشتی